وبلاگ شخصی پژمان اکبرزاده
Pejman Akbarzadeh Personal blog in Persian
فیس‌بوک / Facebook - تویتر / Twitter - تارنما / Website


۱۳۹۱ آبان ۳۰, سه‌شنبه

از دستگاه شنود در اتاق خواب تا توهین‌، کتک و نوازش‌های هدف‌دارِ بازجو

امشب جای همه دوستان خالی، رفتیم دیدن «اعترافات اجباری». فیلم مستند تازه از مازیار بهاری که فکر می‌کنم نخستین نمایش جهانی‌اش در همین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های مستند آمستردام (ایدفا) بود.

از آنجا که مازیار، خود، از قربانیان اعتراف‌گیری اجباری در سیستم جمهوری اسلامی است برداشت من این بود که آنچه بر خودش گذشته را دستمایه فیلم تازه قرار داده اما در پایان دیدم که او فروتنانه تنها چند دقیقه‌ای را به آنچه خود از سر گذرانده اختصاص داده و بخش اصلی فیلم، سرگذشت قربانیان «اعترافات اجباری» در سالهای گذشته است؛ قربانیانی که شاید این روزها کمتر، نامشان به میان می‌آید: سیامک پورزند، فرج سرکوهی، ... و از جوان‌ترها: امید معماریان، علی افشاری. همه با صراحتی تحسین برانگیز از آنچه بر سرشان آمده می‌گویند. از دستگاه شنود در اتاق خواب و استفاده از آن در جریان بازجویی گرفته تا توهین‌، کتک و نوازش‌های هدف‌دارِ بازجو.

امید معماریان که خود در هنگام روایت ماجرا بسیار دگرگون شده از لحظاتی می‌گوید که بازجو سر او را به دفعات به دیوار می‌کوبیده: «تنها می‌خواستم هرطور شده از آن اتاق فرار کنم چون فکر کردم که بازجویم دچار جنون آنی شده...»

لیلی، دختر سیامک پورزند از روزهای دشوار تحصیل در مدارس ایران به دلیل داشتن پدر زندانی می‌گوید و صدای ضبط شده پدرش از گفتگویی تلفنی در سال 2006. مهرانگیز کار از مامورانی می‌گوید که «سینِ کلوب /ciné-clubs» (به معنای انجمن فیلم) را به محلی برای نمایش سینه زنان برای عوامل دربار تعبیر کرده‌اند. و در میان همه این صحبت‌ها شاید آسِ گفتگوهای فیلم را از زبان رامین جهانبگلو، دیگر قربانی نامدارِ «اعترافات اجباری» می‌شنویم که این از ویژگی‌های جامعه ایران است که چنین افرادی را در خود پرورش می‌دهد. بیاییم از خود بپرسیم:
فرهنگ ما چگونه فرهنگی است که چنین هیولاهایی نیز در آن پدید می‌آیند...

مستند تازهء مازیار بهاری، به گفته خودش در شب نمایش، مستندی غم انگیز نیست بلکه «مستندی سنگین» است. مستندی که در تمام آن، بیننده لحظه به لحظه‌اش را با ولع می‌بلعد. شاید هم برای من اینگونه بوده؛ عمومیت دادن کار درستی نیست.

یک دوست هلندی چند سال پیش به من گفت: «خوب است که با این همه بدبختی، شما ایرانی‌ها آخر داستان، می‌خندید!» که راست می‌گوید و اگر این خندهء آخر نبود چه به سرمان می‌آمد. پس  من هم با تعریف این بخش از فیلم، یادداشتم را به پایان ببرم:

فرج سرکوهی، نویسنده مقیم آلمان از قراردادن دستگاه ضبط صدا در اتاق خواب او و همسرش می‌گوید تا عوامل وزارت اطلاعات - به تعبیر سرکوهی - «تا  فیهاخالدون» او را هم بدانند. می‌گوید برای آزارش صدای او در زمان رابطه جنسی و کلماتی که رد و بدل می‌شده را برایش در زمان بازجویی پخش می‌کرده‌اند. روی واژه‌هایی که در زمان اورگاسم به زبان آورده می‌شود تکیه می‌کند و یکباره به مازیار بهاری می‌گوید: «شما زمان اورگاسم چه می‌گویید؟!»

پرسش سرکوهی، تماشاچیان را از خنده روده بُر کرد!...

مازیار بهاری در جلسه پرسش و پاسخ پس از فیلم گفت که بی.بی.سی پارسی، مستند را پخش کرده است. امید که بسیاری در ایران توانسته باشند آنرا بدون پارازیت ببینند.

۶ نظر:

Azarmehr گفت...

کجا میشه این فیلم رو ببینیم؟

ناشناس گفت...

ما زيار بهارى، اگر همان است كه با تريتا پارسى در IANC ،همكارى دارد، نميتواند فرد مورد اعتمادى باشد. اين سازمان درامريكا بيشتر براى رژيم و بر عليه اپوزيسيون فعاليت دارد. مگر اينكه تازگيها بيدار شده باشد. مازيار إز امريكا

ناشناس گفت...

این دوست ناشناس درست می گوید مازیاربهاری کسی است که امضایش زیرنامه 37 نفربرای نگه داشتن مجاهدین درلیست وکشتار55 تن ازآنها توسط نوری المالکی است. این فرد درایران بعنوان خبرنگاریکی ازنشریات خارجی دلاردریافت می کرده است بعد هم با شبکه الجزیره برای ساختن فیلمی برعلیه مجاهدین دهها هزاردلاردریافت کرد درداستان محکومت پرس تی وی بازهم ازدولت ایران به کمک دادگاه انگلیس تیغ زد والان نیزباساخت این فیلم حتما یک صد ودویست هزارپوندی به جیب زده است. این فرد با چندهفته بازداشت که معلوم نیست باچه اهدافی صورت گرفته است فقط کاسبی می کند روشنفکران فریب این ژست ها رانخورید شکنجه شده های واقعی امثال اینهایی که درفیلم مازیاربهای آمده اند نیستند وهدف بزرگنمایی خود این فرد وآن آقایان است وبس. هوشیاریاشید

ناشناس گفت...

ناشناس كه فكر كنم از سربازهاي گممراه امام زماني
تا به حال تو زندگيت بازداشت شدي كه به بهاري فرج سركوهي و جهانبيگلو توهين ميكني. امثال شماها يه مشت...

payman jahanbin گفت...

This is us, can not wait, Can not wait to attack, accuse, insult someone who speaks the truth.Mr.Bahari is not an agent ,he is not our enemy, we are ,we the nation of idiots, who only can destroy,not only the building but the good and bright people like Mr.Bahari.How do you know he is an agent? show me some documents,where is the the beef?Talk is cheap, very cheap in our country.What have you done for this dead movement?Look ...just look at us,still millions support this barbaric regime, they call an Evil Imam and can not wait for the 12th Imam to jump out of a dark pit to exterminate Israel.Why? They already have seen the 13th and 14th Imams accomplishments.keep going dude,we need more of this shit .Who is going to save us,nobody is left. We are all the agents of supper powers.Tell me about it,please

ناشناس گفت...

دستگاه فرهنگ عمومی ایران تولید انبوه فرانکشتاین دارد . خوشابه حالتان که نیستید .
پژی عزیز این فیلم تنها یک قطره از یک اقیانوس است که ما در آن دست و پا می زنیم . متاسفانه مردم از هر طیفی که فکرش را بکنی در سرکوب همدیگر نقش دارند و ایفای نقش می کنند . از این نیرو در ارتباطات معمولی نیز بسیار استفاده می شود : نیروی سرکوب و اعراف گرفتن . این حس کثیفی است که به گمانم در سرزمین های دیگر تجربه اش عریان و قابل مشاهده نیست . با این حال این حس و حال روزگار ما را به فنا داد . همین .به سهم خودم دلم می خواهد زودتر زندگی ام پایان پذیرد ...