وبلاگ شخصی پژمان اکبرزاده
Pejman Akbarzadeh Personal blog in Persian
فیس‌بوک / Facebook - تویتر / Twitter - تارنما / Website


۱۳۹۱ مرداد ۱۰, سه‌شنبه

معنای «مستند» را بدانیم و سپس به «از تهران تا قاهره» بگوییم مستند

سال گذشته فیلمی درباره جشن‌های دوهزار و پانصد ساله از شبکه تلویزیونی «من و تو» پخش شد که واکنش گسترده‌ای دست‌کم در بین کاربران ایرانی اینترنت در پی داشت. همان زمان درباره ایرادهای گوناگون آن فیلم که به اشتباه «مستند» نامیده می‌شد نوشتم: (لینک)
از چند روز پیش هم شبکه‌های اجتماعی پارسی زبان پر شده از لینک‌های «از تهران تا قاهره» که از آن به عنوان «مستند» نام برده می‌شود.
بسیاری از همان مواردی که در مورد فیلم مربوط به جشن‌های دو هزار و پانصد ساله مطرح شد درباره این فیلم هم صادق است ولی مورد اول اینکه اساساَ به نظر می‌رسد که بیشتر ما ایرانیان نیاز داریم تا ابتدا مفهوم فیلم «مستند» را بدانیم تا اینگونه بی دقت از آن برای چنین گزارش‌ها یا گفتگوهایی استفاده نکنیم.

«از تهران تا قاهره» در واقع، تنها یک گفتگو با ملکه پیشین ایران است که تصاویری آرشیوی از صحنه‌های انقلاب ایران، اعتراضات ایرانیان و سفر بی بازگشت شاه به ایران را نیز به همراه دارد.
سازندگان این فیلم حتا به ابتدایی ترین اصول مستندسازی که ذکر منبع ویدئوهای تاریخی بوده است هم امانت دار نبوده‌اند، مانند صحنه حمله به خانه شاهدخت شمس پهلوی در کالیفرنیا یا گزارش‌های مربوط به درآمد نفت ایران که از شبکه‌های انگلیسی زبان در فیلم گنجانده شده اند.
برای اینکه یک فضای کلی از یک مستند واقعی به دست آورید می توانید تریلر این مستند را  ببینید (لینکبه شیوه کار دقت کنید: مدارک، ویدئوها، مصاحبه با افراد گوناگون و پوشش موضوع از زوایا و دیدگاههای گوناگون. به این نمونه کارها می گویند مستند (Documentary Film)
این گفتگو به لحاظ تکنیکی روان و هوشمندانه ادیت شده ولی داستان این است که «مستند» نیست. گفتگو یا خاطره است و از جنبه ثبت خاطرات و گفته‌ها، مثبت است به ویژه برای ما ایرانیان که از بابت داشتن چنین منابعی فقیر هستیم.

جدا از این گفتگو، فکر می‌کنم که مردم ایران حتا سه دهه پس از انقلاب همچنان به دنبال مقصری برای انقلاب اسلامی می‌گردند. در صورتی که مقصر اصلی جلوی چشم‌شان است و آنرا نمی‌بینند. من منکر پشتیبانی پنهان غرب یا اشتباهات شاه نیستم ولی کسی میلیون‌ها ایرانی را که در فیلم‌ها می‌بینیم به زور به خیابان‌ها نیاورده بود.

به عنوان یک شهروند ایرانی که به پیشرفت‌های ایران در زمینه‌های گوناگون در زمان پهلوی معتقدم و انقلاب اسلامی را نیز فاجعه‌ای برای ایران می‌دانم، از شرایط کنونی جامعه بسیار متاسفم. فضایی که در ایران پس از انقلاب به وجود آمده بسیاری از مردم را از درک واقعیاتی هم در کنار پیشرفت‌های اجتماعی و اقتصادی و ... در ایران ِ پهلوی وجود داشت ناتوان کرده است.
فضای بسته سیاسی، خشونت با مخالفان در زندان ها و اجازه به بیگانگان برای دخالت بیش از اندازه در کشور، به کشاندن کشور به آنچه نباید می شد کمک کرد و نادانی مردم همراه با پشتیبانی زیرپوستی غرب، کار را یکسره کرد.
ولی به هر حال، انداختن تقصیر به گردن شاه یا خمینی یا انگلیس آسان‌تر از بررسی همه جانبه یک رویداد است که به متهم شدن خودمان بیانجامد!
سازندگان «از تهران تا قاهره» رگ خواب ملت ایران به خوبی دست‌شان است: حرکت نکردن، داستان گوش کردن و حسرت گذشته رو خوردن!

۱۳۹۱ تیر ۲۸, چهارشنبه

راهپیمایی سکوت در هلند برای به قتل رسیدن مهاجر ترک

حدود ۱۵۰۰ نفر در راهپیمایی سکوت در شهر آلملو (در هلند) شرکت کردند.
این حرکت برای یادبود عزیز کارا، مهاجر ۶۵ ساله ترک برگزار شد که ماه گذشته در این شهر به قتل رسیده است. بسیاری از شهروندان هلندی و همچنین شهردار نیز در این گردهمایی شرکت کرده است.
جامعه مهاجر ترک در آلملو معتقد است که انگیزه‌های نژاد پرستانه عامل این قتل بوده و خواستار بررسی دقیق موضوع از سوی پلیس است.

- (عکس از RTV Oost)
همسر عزیز کارا در کنار شهردار آلملو

موزه متروپولیتن نیویورک رکورد شکست: ۶ میلیون و ۲۸۰ هزار بازدید کننده

رسانه‌های دنیا اعلام کرده‌اند که موزه متروپولیتن نیویورک به یک رکورد از بابت بازدیدکننده دست پیدا کرده: ۶ میلیون و ۲۸۰ هزار نفر در سال ۲۰۱۲. یکی از بخش‌های محبوب بازدیدکنندگان هم بخش هنر ایران بوده...

خود، درآمد حاصل و وجه فرهنگی  بدست آمده را حدس بزنید.

دنیا کجاست و ما هنوز گیر چهار تا ایرانی کُند ذهن که به خاطر گرایش سیاسی‌‌شان، نام ایران که می‌آید کهیر می‌زنند!!!

۱۳۹۱ تیر ۲۷, سه‌شنبه

پیانوهای کاخ گلستان و فاصله نجومی موزه‌های ایران از استانداردهای جهانی

از دیشب شبکه‌های تلویزیونی هلندی در حال پخش گزارش‌هایی درباره پایان نوسازی موزه امپراتوری هستند؛ بزرگترین موزه هلند که در پایتخت قرار دارد و همراه با دیگر موزه‌های منحصر به فرد در آمستردام مانند موزه ون گوگ، هرمیتاژ، خانه رمبراند و ... سالانه میزان دهها هزار بازدید کننده است. پرانتز باز!

مدتهاست که در حال یک کار پژوهشی درباره پیانو در موسیقی ایران هستم. امکان سفر به تهران نیست. چندین بار از به اصطلاح دوستانی که در هلند داشتم و به ایران رفت و آمد داشتند خواهش کردم که از پیانوی کاخ گلستان برایم عکس بگیرند و پاسخ‌هایی که نصیبم شد این بود که «وقت ندارند»!
در نهایت یک دوست بامعرفت که مدتی کوتاهی را در تهران بود این کار را برایم انجام داد. اما با چه مصیبت! :

عکاسی از پیانوها در موزه ممنوع است. حتا بدون فلش. هیچکس نمی‌داند دلیل این موضوع چیست.
حتا در آمستردام، شهر موزه‌ها، در مشهورترین موزه‌ها که دارای آثار هنری شدیدا منحصر به فرد - هستند این کار (بدون فلش) امکان پذیر است. این وحشت و توهم درباره همه چیز در ایران روشن نیست چه زمانی به پایان می‌رسد.

به هر رو تعدادی عکس به دستم رسید. شرایط نگهداری و نمایش پیانو ها در موزه اسف بار است. و در واقع شرایط خود موزه. از قراردادن کپسول‌های آتش نشانی کنار پیانوها گرفته (!) تا نوع نوشتن کارت‌های اطلاعات دو زبانه روی پیانوها و ...

هنگام تماشای عکس‌های رسیده از تهران ناخودآگاه به یاد بازگشایی موزه دریانوردی هلند افتادم که ملکه شخصا برای مراسم حضور پیدا کرد. یاد گزارش‌های شب گذشته تلویزیون درباره نوسازی موزه امپراتوری افتادم و صدها برنامه پر شور و حرارت دیگر دولت و مردم برای تبلیغ و استفاده از موزه و همچنین دقت مثال زدنی آنها برای حفظ و در عین حال به روز کردن موزه ها. و در پایان درآمد سرشاری که از بابت دیدار گردشگران داخلی و خارجی از موزه‌های هلند، نصیب این کشور می‌شود.

همه اینها با بودجه ای نه چندان سرسام آور در ایران هم شدنی است. فقط مهم این است که احساس مسئولیت وجود داشته باشد و اینکه بخواهیم کاری را انجام دهیم. همه چیز را هم نمی‌توان به سیاست و اقتصاد ربط داد. در همان ایران هم افراد زیادی هستند که می‌خواهند کار کنند ولی فضا چه از سوی دولت و چه از سوی مردم، دلسردشان می‌کند.

چاره چیست؟ پرانتز بسته.


۱۳۹۱ تیر ۲۳, جمعه

ایجاد صفحه در ویکیپدیای پارسی برای یکی از شاهکارهای ون گوگ : «گندم‌زار و کلاغ‌ها»

برای «گندم‌زار با کلاغ‌ها» یک صفحه در بخش پارسی ویکی درست کردم. البته صفحه باید گسترش داده شود. این اثر جادویی در موزه ون گوگ در آمستردام نگهداری می‌شود، پس اگر در هلند زندگی می‌کنید شانس دیدن نسخه اصلی را دارید.

صفحه ویژه تابلوی «گندم‌زار با کلاغ‌ها» در تارنمای موزه ون گوگ 

۱۳۹۱ تیر ۱۷, شنبه

حسی که در ایران نداشتیم

چه حس خوبی‌ست که بدانی وقتی حق داری، قانون از تو پشتیبانی می‌کند.
حسی که در ایران نداشتیم...
دادگاه آمستردام، دسیسه چین و مزدورانش را محکوم کرد.