وبلاگ شخصی پژمان اکبرزاده
Pejman Akbarzadeh Personal blog in Persian
فیس‌بوک / Facebook - تویتر / Twitter - تارنما / Website


۱۳۹۱ شهریور ۱۵, چهارشنبه

دسته گل‌های اداره مهاجرت هلند!... به بهانه رد پناهندگی بردیا طاهرپور


یک اصطلاح درست کرده‌ام: «دسته‌گل‌های IND»
IND اداره مهاجرت هلند است.
بیشتر ایرانیانی که در هلند ساکن هستند را پناهندگان تشکیل می‌دهند. از سی و سه هزار نفر، بیش از بیست و پنج هزار نفر. با توجه به شرایط در ایران، این موضوع چندان شگفت انگیز نیست. ولی آنچه توجه جلب می‌کند این است که گروه بزرگی از این افراد را که می‌بینید کافی است تنها چند دقیقه با آنها گپ بزنید. به سرعت در میابید که -فعالیت که سهل است - کوچکترین آگاهی سیاسی یا اجتماعی خاصی ندارند.
تنها فکر همان امور معمول روزمره زندگی هستند و سفرهای سالانه به ایران و ... - و اینجا این پرسش پیش می‌آید که چگونه موفق شد‌ه‌اند پس از ورود به هلند، اداره مهاجرت را متقاعد کنند که اگر به ایران برگردند با زندان و شکنجه و اعدام مواجه می‌شوند و پس از دریافت اقامت هلند هم به راحتی به ایران سفر می‌کنند.
پرسش دوم اینجاست که این چگونه مشکل سیاسی است که تنها تا زمان دریافت اقامت هلند پا برجاست و پس از دریافت گذرنامه هلندی به سرعت رفع و رجوع می‌شود!
پلیس و اداره مهاجرت هلند هم آنقدرها که به نظر می‌آید خواب و خمار نیست و از همه این حرکت‌ها آگاه است و نتیجه ناملموس این موضوع نیز دشواری برای پناهجویان واقعی سیاسی از ایران است. فعالانی که به راستی در صورت بازگشت به ایران با مشکلات امنیتی و جانی رو به رو می‌شوند.
مورد آخر، همین پرونده بردیا طاهرپور است. فعال بی تکلف و بی سر و صدای ایرانی در هلند که دو سالی است همراه با همسرش در یکی از کمپ‌های پناهندگی نزدیک شهر آلمیره زندگی می‌کند. دو سال انتظار برای دریافت پاسخ از اداره مهاجرت برای پناه گرفتن در هلند.
IND در نهایت شگفتی درخواست پناهندگی بردیا را رد کرده و به او مهلت داده تا کمتر از یک ماه کشور را ترک کند! حال راضی کنید این سازمان را برای پذیرفتن فردی که فعالیت‌های سیاسی‌اش بی نیاز از پرونده سازی یا به قول هم‌میهنان نازنین‌مان، «کِیس سازی» است.
هیچگاه نتوانستم حتا در ذهن به پاسخ این پرسش برسم که معیار اداره مهاجرت هلند برای پذیرش یک پناهجوی سیاسی چیست. هر چه هست که گند زده اند؛ چون هلند بیشتر پر شده از «دسته گل‌های IND» تا پناهجویان حقیقی.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

عزیز جان برادر شب دراز و قلندر بیدار.
شما هم هر چی دلت می خواهد بکن.دینتو عوض کن, عضو هر حزب و گروهی بشو و جوابتو بگیر, چند سال بعد به آنچه امروز می گوئی با لبخندی ملیح نگاه خواهی کرد!!!!!!!!!
باور نداری به دیگران نگاه کن که آینه آینده شماست
در ضمن یکبار سعی کن این کلمات قاطی رو بنویسی!!!!!!!!

ناشناس گفت...

واقعا مسخره ست من خودم دو تا خانوم ایرانی را می شناسم که خواهرند و از سیاست هم به قول شما هیچی نمی دونند ولی سال پیش بعد از 2 ماه ماندن در کمپ تقاضای پناهندگی شون پذیرفته شد و از همین الان تو فکر رفتن به ایرانند!!!!