از ماهها پیش، بسیاری از دوستان فیسبوکی برایم مینوشتند که آیا مستند «هرگز نخواب کورش» را دیدهای؟... کمی بعد هم دیدم که دایما پیوند به ویدئوی آن ارسال میشود و چندین بار هم به عنوان لینک داغ در «بالاترین» آنرا دیدم. نمیدانم چرا وقتی آگاهیرسانی بیشتری درباره یک اثر به چشمم میخورد، بیشتر تنبل میشوم برای دیدن آن! هر چند، موضوع برایم بسیار جالب بود.
امروز اما بالاخره پس ازماهها این فرصت پیش آمد که به تماشای مستند بنشینم. ویدئوهای مرتب و تر و تمیز با چهرههای جالب، متریال تاریخی دیدنی ولی عنوانی که شدیداَ برای این فیلم، نامناسب است، عنوان «مستند» است.
شاید بهتر بود نام این فیلم را میگذاشتند «جشنهای دوهزار و پانصد ساله به روایت دربار پهلوی» یا چیزی شبیه به آن.
اشتباه نشود! چهرههایی که در این فیلم با آنها گفتگو شده، همه از چهرههایی هستند که سخنانشان شنیدنی و به عنوان اسناد تاریخی قابل ثبت است ولی معمولیترین چیزی که در چنین فیلمهای با چنین موضوعهای جنجالی به ذهن میرسد این است که شما دستکم وانمود کنید که کوشیدهاید بیطرف باشید و به اصلاح هوای هر دو طرف را داشته باشید.
اما فکر میکنم در پایان فیلم «هرگز نخواب کورش» (ساخته رها اعتمادی) که میکوشد روایتی مستند از جشنهای دو هزار و پانصد ساله در سال ۱۹۷۱ را ارائه دهد، در پایان، بیننده شاید حس کند که تماشاچی یک بیانیه مطبوعاتی در قالب ویدئو بوده است.
در فیلمی با موضوعی چنین حساس که با حمله گسترده بسیاری در داخل و خارج همراه بوده، شما حتا یک پژوهشگر یا فعال سیاسی مخالف را نمیبینید که دستکم بخشی از دیدگاههای «آن سو» را هم نمایندگی کند. آنچه پوشش داده شده، مرتبطان با دربار پهلوی هستند که یک سره از عظمت جشن و تاثیر مثبت آن برای ایرانیان سخن میگویند. گویی هیچ مخالف صاحب سخنی وجود نداشته که دیدگاههای مخالف را نیز نمایندگی کند.
از پیشگام بودن کورش در امر حقوق بشر صحبت میشود ولی به فضای بسته سیاسی ایران در آن زمان اشارهای صورت نمیگیرد و به دلایل بخشی از مخالفتها. از حضور مقامهای کشورهای جهان در پارسه سخن میرود ولی به رد دعوت دولت ایران از سوی نزدیکترین متحدان شاه مانند رییس جمهور آمریکا و ملکه بریتانیا اشاره ای نمیشود. از چادرهای برپا شده در دشت روبه روی پارسه صحبت میشود اما به یورش انقلابیون به چادرها و غارت هرچه در آنها بوده اشارهای نمیشود.
به گمان من، این مستند از بابت جنبه پژوهشی و رسالت بی طرف بودن سازندهء آن بسیار ضعیف است و در واقع مستندی است، بی سند. اما به عنوان ثبت بخشی از خاطرات چهرههای تاریخ معاصر ایران، ارزشمند و ستودنی است.
۸ نظر:
دوست عزیز
معلوم است شما هم بر خلاف آنچه وانمود می کنید بی اطلاع هستید،بدلیل اینکه ملکه انگلیس در این مراسم با شکوه شرکت
کرده بود.
زر زر نکن بابا فکردی مردم کتاب نمیخونن نمیدونن کوروش کیبود شاه برای ایران چه خدماتی انجام داد پوفیوس ریدم تواسلام
دوست "ناشناس" عزیز، ملکه الیزابت در این مراسم شرکت نکرد و پرنسس آن و دوک ادینبورا او را نمایندگی کردند. سرانه مطالعه ایرانیان.... :)
بسیار زیبا بود. اشک های چشم من جاری شد. امیدوارم روزی ایرانی بسازیم که اشک های شادی مان از دیدن آبادانی و آسودگی مردمان اش جاری شود
نقدی بغایت موجز ، زیبا و آگاهانه . آفرین آقای اکبر زاده .
سپاس از یادداشت شما آقای اکبر زاده
متاسفانه این تلوزیون به هیچ عنوان توانائی تولید مستند های تاریخی در مورد تاریخ معاصر را ندارد...
دلیل آن هم ، همان است که ذکر نمودید
چندی پیش هم مستند هائی در مورد مرحوم دکتر شاپور بختیار و مرحوم فریدون فرخ زاد ساخته بودند که به رغم نمایش مستند گونه ( و حضور در محل ماجرا برای بیشتر جلوه دادن سندیت )به هیچ عنوان سندی از سوی اشخاص بی طرف را برای بیننده ارائه ننمود...
پژمان عزیز شما ببخش .این همه نقد کردند یکی امده نکات مثبت را دیده حالا شما کوتاه بیا عزیزم که اونجا هم فحش ندادن به پهلوی جنابعالی دلت خنک بشه.مطلب عزیزم فحش دادن و حرف مفت زدن نبوده مطلب محتوی یک جشن بوده به فضای بسته سیاسی چه ربطی داشت؟؟جز امثال شما کسی نمیتونه جوابشو بده!!!
والله چه عرض کنیم زنده باد مشیری بابا.از پارو نکردن برف در اکراین میپره با بدی پهلوی!
آقای اکبر زاده عزیز خصومت کورکورانه و نادیده گرفتن خدمات پهلوی ها به ایران تا کی مگر ما همان ملتی نبودیم که در اواخر سلسله قاجار در فقر و بدبختی و خرافه غرق بودیم اگر پهلوی ها نبودند فکر می کنید در حال حاضر وضعیتی بهتر از همزبانان افغان داشتیم.شاید در این مستند صرفا به کورش نپرداخته باشد و در آن به گوشه ای از خدمات پهلوی ها به ایران اشاره شده باشد ولی آیا این بهانه خوبی برای انکار نقش سلسله پهلوی در نجات ما ایرانیان البته تا حدی از منجلاب خرافه نیست؟کمی انصاف فقط کمی انصاف دوست عزیز!
ارسال یک نظر