از زمانی که در تابستان ۲۰۰۹ فیلمهای تظاهرات مردم در ایران را دیدم تا امروز میخواهم این یادداشت را بنویسم ولی دایم یادم میرفت!.. دقایقی پیش در اخبار، فیلمهای گلوله باران توسط نیروهای لبنانی را دیدم که هر زمان گلولهها یا خمپارهها یا هر کوفت دیگری را شلیک میکردند، فریاد میکشیدند «الله اکبر» - «الله اکبر» !
هر کس کمی اخبار را در شبکههای جهانی دنبال کرده باشد میداند که بسیاری از صحنههای ترور و شکنجه و کشتار توسط گروههای افراطی اسلامگرا با شعار «الله اکبر» همراه بوده و گوش بسیاری از مردم در خارج از دنیای اسلام با این عبارت به عنوان یک عبارت خشن، آشناست که گروههای تروریستی از آن استفاده میکنند.
ایرانیانی که این شعار را از زمان راهپیماییها در سال ۲۰۰۹ به کار بردهاند تا حالا، مقصودشان کاملاَ چیز دیگری است و تا آنجا که عقل ناقص من ارزیابی میکنند، میخواهند شعاری که در زمان انقلاب اسلامی علیه برخورد نیروهای شاه با مردم داده میشد و همچنین زمینهای مذهبی داشت و شخص/حکومتی در آن هدف نبود، به صورت کنایه علیه حکومت کنونی به کار ببرند.
این موضوع برای خود ایرانیان کاملا قابل فهم و منطقی است ولی با توجه به اینکه ویدئوهای راهپیماییهای ایران به گسترده از شبکههای جهانی پخش میشود، کاربرد این شعار به دلایلی که بالا ذکر شد، چندان وجه مثبتی برای مردم ما نخواهد داشت.
ضمناَ این شعار یک شعار عربی است. یکی از مشکلات بزرگی ایرانیان در خارج این است که به دلایل گوناگون، بسیاری ایران را بخشی از دنیای عرب تصور میکنند. یکی به این خاطر: تصویری که حکومت ایران و روحانیون با لباسها، رفتار و بیانشان از ایران ارائه میکنند بسیار به لباس، بیان و رفتار کشورهای عربی شباهت دارد.اشتباه نشود! من با اعراب هیچ مشکلی ندارم ولی داستان اینجاست که ایران، به شکل عمده، عرب نیست. کمااینکه مثلاٌ فرانسه، آلمان نیست!
دلیل دوم اینکه، نام Iran در زبانهای اروپایی بسیار شبیه به Iraq (عراق) صدا میدهد و این شباهت زیاد در نام، به شکل ناخودآگاه شباهت هویتی را نیز تداعی میکند. این مشکل به شکل عمده از چند دهه پیش آغاز شد که به دستور رضاشاه نام ایران در مجامع جهانی از Persia به Iran تغییر پیدا کرد با آن خیال واهی که همه از ریشههای آریایی ایران آگاه شده و کف کنند! نتیجه اما کاملا برعکس از آب درآمده، بسیاری تصور میکنند Persia یک تمدن عظیم، کهن ولی نابود شده است که دیگر وجود ندارد و Iran هم یک کشور کمابیش عربی است! توجه کنید من از عموم صحبت میکنم نه از ایرانشناسان بخش شرقشناسی دانشگاه شیکاگو!
به هر رو، بسیاری از ایرانیان در اروپا و آمریکای شمالی به هزار و یک دلیل و برهان دایماَ میکوشند که تصویر اشتباه مردم در رابطه با عربی بودن ایران را درست کنند ولی تصاویری که با شعار عربی «الله اکبر» از معترضان ایرانی در شبکهها پخش میشود، تمام این تلاشها را نقش بر آب میکند.
هر کس دوست دارد گوش کند هر کس هم دوست ندارد گوش نکند ولی به عنوان یک ایرانی که هم در ایران زندگی کرده، هم در خارج از ایران، وظیفه بود که این موضوع را با هممیهنان داخلی در میان بگذارم. بر خلاف آنچه بعضاَ گفته میشود که ایرانیان در خارج باید دنبال روی ایرانیان داخل باشند، به نظر من اصلا چنین نیست. هر یک از این دو گروه، تجربیات و امکانات خود را دارند که عاقلانهترین راه، تبادل آن برای یاری رساندن و تقویت جنبش است. وقتی ایرانی در ایران برای نفس کشیدنش هم میتواند راهی زندان شود، چگونه یک ایرانی در فضای باز این طرف میتواند خود را محدود به آنچه کند که یک ایرانی در داخل به خاطر محدودیتهایش، امکان ابراز آنرا ندارد؟ جیگر همهتون :)
۱۱ نظر:
عالی بود دقیقا همه آن چیزی که اشاره کردی از وقتی از ایران خارج شدم درک کردم شباهت نام ایران و عراق از عمده چیز هایی است که مرا رنج میدهد تلاش بیشتر کنید کمکی هم خواستید رو من حساب کنید که کاری در ین زمینه انجام بدیم
شما که «ناشناس» هستید ما چه جوری ازتون کمک بگیریم؟! :) هاهاهاهاها
عالی بود
mikhaham be onvane yek irani ke dar europa zendegi mikoneh begam ke in tasvire zibayee ke ma az iran, mahdeh parsian, tamaddon chand hezar saleh va gheyreh darim, yek tassavor va khial bishtar nist va ba batne jamaeye irani, mardome emruze iran va ... hich hamkhani nadareh. kami bishtar ba aameye mardom dar ertebat bashid motevajjeh mishid ke "allahoakbar" ba goosht va khune anha daramikhteh va be in rahati joda shodani nist. az serahate lahjeh ozr mikham. dar kheili mavared ma kheili be mellate "Iraq" shabihim...
دوستان، در بالاترین واکنش های جالبی نوشته شده درباره این مطلب: http://balatarin.com/permlink/2011/10/12/2757526
من هم با استفاده از شعارهای مذهبی موافق نیستم, اما دلیل عمده بکارگیری این نوع شعارهها این است که با یک حکومت مدعی دین طرف هستیم که با اتکا به دین حکم مرگ در خیابان میدهد. مردم هم لازما بدنبال رجعت به دین نیستند اما با اتکا به این شعارهها سعی در رسوخ به اعماق قلوب مسخ شده نیروهای حکومتی از یک سو, گرفتن سلاح دین از آخوند و در نهایت در امان بودن هستند. همانطوریکه ملاحظه کرده اید به محض قدرت گرفتن مردم در خیابان شعارهها افراطی و مستقیم بر علیه ولی وقیح رژیم گشت.
غلبه بر رژیمی که بسیار منسجم و ثروتمند است بدون رهبری, برنامه ریزی و داشتن یک باور ملی بسیار سخت است.
بابک
I liked your idea.Thanks for sharing it.Long live Persia.
عالی بود ، ممنون بابت مطالب جالب و مهم و قابل تعمق پژمان جان ...پاینده باشی
احساس می کنم خوانندگان وبلاگ من، اشباح هستند! همه «ناشناس»!! :)
I really like your posts. Keep up the good work.
درووود بر شما دوست عزیز..مرسی زیبا بود و به نظرم دوستانمان باید در رفتار و شعار هایشان تجدید نظر کنند و تا وقتی که شعارمان الله اکبر باشد وضع به همین منوال میباشد مگر اعتراض ما به نظام اعتراضی دینی است که با شعار های دینی به مقابله با انان میرویم خواسته ی همه ما ازادی میباشد و ازادی ارتباطی به دین نداردشما میتوانید یک ازاده باشید ولو اینکه دین هم نداشته باشید.خواسته های ما احترام به انسانیت و حقوق بشر می باشد.همان شعاری که بزرگ مرد ادبیاتمان سروده و بر سر در سازمان بین الملل نوشت شده است ....بنی ادم اعضاءیک پیکرند که در افرینش ز یک گوهرند ...چو عضوی به درد اورد روزگار دگر عضو هارا نماند قرار با سپاس بهروز.....
ارسال یک نظر