نمی دونستم نام این قطعهء زیبا «شیراز» هست.
راستش یادم رفته بود که بیژن مرتضوی این کار رو ساخته، با اینکه در نوجوانی بارها بهش گوش کرده بودم و لذت برده بودم.
خیلی اتفاقی در یوتیوب بهش برخوردم. پس از سالها دوباره بهش گوش کردم ولی بر خلاف اون سالها، حسی که برام به وجود آوُرد، دلتنگی برای اسفندِ شیراز بود...
خیابونهای بارون خوردهء شهر، عطر یاس و بساط فروش وسایل سفره هفت سین، کفش فروشیهای خیابون مشیر فاطمی، جیم شدنهای از مدرسهء شریف اشراف، و رمز و راز ِ خونه شیرازیهایی که شنیدم این روزا همشو دارن میزنن زمین و آپارتمان هوا می کنن. حیف از شهر و کشوری که داریم از دستش میدیم.
فقط می تونم چشمامو ببندمو بگم «خداوندا نگه دار از زوالش...»
بهم قول بدین قطعه رو تا آخرش گوش میدین. اینطوری یه کمی آروم میشم...
۱ نظر:
dastet dard nakone, manam ye shirazie door az vatanam, cheghadr ghashang boood
ارسال یک نظر