وبلاگ شخصی پژمان اکبرزاده
Pejman Akbarzadeh Personal blog in Persian
فیس‌بوک / Facebook - تویتر / Twitter - تارنما / Website


۱۳۹۰ شهریور ۱۶, چهارشنبه

مستند فریدون فرخزاد و انتقادهای بی سر و ته

این که نوشته‌ام، «نقد» نیست. 
تنها یک یادداشت آخر شب است.
چون از چندی پیش که خبر پخش مستندی درباره فریدون فرخزاد را در شبکه «من و تو» شنیدم، مشتاقانه منتظر بودم تا بتوانم نسخه کامل این مستند را تماشا کنم. این فرصت امشب دست داد.

فیلم مستند «شب بود» همانطور که حدس می‌زدم ساخته رها اعتمادی است. برنامه ساز پیشین «ببین تی.وی» که در زمینه ترانه‌سرایی هم  به موفقیت‌های جالب توجهی رسیده. سرودن ترانه‌ای زیبا برای انجمن ایرانی-آمریکایی مبارزه سرطان (پاکی)، از جمله کارهای شنیدنی اوست. 

رها را تنها یکبار در آوریل ۲۰۰۸ در لوس آنجلس دیدم. زمانی که برای ساختن مستند «سخن از هایده» دو هفتهء جهنمی را در لوس‌آنجلس گذراندم. رها را از معدود افرادی یافتم که به پشت صحنه‌های موسیقی پاپ ایران و قدردانی از بزرگانش علاقه نشان می‌داد...

مستند «شب بود» هم نتیجه زحمت اوست. مستندی که علیرغم داشتن «نارسایی» (البته از نگاه من) سخت، گیراست و بیننده را در خود می‌طَنـَد. عموماَ به دلیل مصاحبه‌هایی تاثیرگذار با پوران فرخزاد، اسماعیل خویی، اسفندیار منفردزاده، شاهین نجفی و ... که هر کدام به نوبهء خود، منعکس کنندهء مصیب زدگی جامعهء ماست. و همچنین نظم و خلاقیت در گزینش و ارائهء بخش‌های مختلف داستان.

خوشحالم که ریا، مخفی کاری و درگوشی حرف زدن، کم کم از فضای کارهای سینمایی یا رسانه‌ای ما رخت برمی‌بندد. شاید هم من زیاد خوشبین هستم و در واقع، لحن امروزی و باز مستند «شب بود»، از بزرگ شدن رها اعتمادی در اسکاندیناوی نشات می‌گیرد. چون بعید می‌دانم کسی در جامعهء کپک زدهء ایرانی در لوس آنجلس، اینگونه بی پروا و واقع‌بینانه به مسایل بپردازد. به هر رو، در مستند با ظرافت و رعایت تمام اصول حرفه‌ای، به گرایش‌های جنسی فرخزاد اشاره می‌شود و در واقع یک کیش و مات نصیب کوته فکرانی می شود که همجنسگرا بودن او را (چه بوده چه نبوده) به عنوان دستاویزی برای تحقیرش استفاده کرده و می‌کنند.

کنایه‌های تلخ و بینظیر فرخزاد برای زدن تلنگری به هموطنانش، به فشردگی ولی کافی، ارائه می‌شود؛ کنایه هایش به خزعبلات مذهبی که از سر و روی جامعه ایران می‌بارد و ملتی را هدف قرار می‌دهد که حقیقتاَ روشن نیست به چه چیز اعتقاد دارد. 

در چند روز گذشته بارها لینک‌هایی در فیس بوک و بالاترین به چشمم خورد با مضمون «سانسور عقاید سیاسی فریدون فرخزاد در تلویزیون من و تو». مستند را کامل و دقیق دیدم و به هیچوجه چنین حسی به من دست نداد. چه مزخرفاتی که در اینترنت دست به دست نمی‌شود؛ کاش به جای این همه جفنگ گفتن، یک سپاسگزاری جانانه از سازنده مستند می‌کردند. به هر رو به قول شاهین نجفی در مستند: «وضعمان خیلی خراب است.»

تنها موردی که در زمان تماشای مستند روی اعصاب من بود، حضور بیش از اندازهء خود رها در کار بود و لحن شاعرانه اش که به نظر من اصلا با محتوا و فضای فیلم همخوانی ندارد. به هر رو رها یک شاعر هم هست و شاید این بخشی از هویت اجرایی اوست.  در این مستند، ستارهء ما، فریدون فرخزاد است. آنهمه نماهای دور و نزدیک از رها و حضور دایمی اش در بخش‌های گوناگون - باز هم از نگاه من - بیننده را از فضای اصلی فیلم خارج می‌کند. امیدوارم رها اگر می‌خواهد اثر را منتشر کند به این جنبه‌ها کمی بیاندیشد. البته بعید می‌دانم چون تمام فیلم در یوتیوب قرار داده شده.

و حرف آخرم اینکه این مستند به قول اروپایی‌ها، خیلی چیزها دارد که به بیننده بدهد و خوشبختانه رها از ساخت یک اثر شبه روشنفکریِ تُخم باد کُن، خودش را کنار نگه داشته و نشان داده که عمیقا به «ایران» و «انسانیت» می‌اندیشد. خسته نباشد!




۴ نظر:

چنگیز گفت...

این کلمه علیرضا چیه توی متنت. فکر کنم میخواستی بزنی علیرغم ، حواست به علیرضا بوده زدی علیرضا

ناشناس گفت...

دوست عزیز من یکی از منتقدان برنامه شب بود بودم و هستم.ضمن قدردانی از رها اعتمادی بابت ساخت این مجموعه مستند باید بگویم که دارای مشکلات بزرگی بود که کلیت مستند را زیر سئوال برده بود.مهمترینش این بود که این برنامه مخاطبهای فراوانی از هر سن و قشری داشت خیلی ها در آخر نفهمیدند که فرخزاد به چه دلیل کشته شد هیچ اشاره مستقیمی از صحبتهای او در آلبرت هال لندن نشده بود.در صورتی که قصابی او فقط و فقط بخاطر این صحبتها بوده و بس.من خودم از کسانی بودم که با مسیج دوستا را دعوت به دیدن این مستند کردم.با توجه به مستند بختیار که بسیار قوی و شجاعانه بود مستند شب بود بسیار ضعیف و محافظه کارانه و بهترخ بگم بزدلانه ساخته شده بود

SH.M گفت...

تشکر بخاطر این دست نوشته که برای زحمت و تلاش دیگران ارزش قائل شدید.امیدوارم اینگونه از زحمت دیگران همیشه سپاسگذاری شود.

پژمان اکبرزاده گفت...

دوست عزیز و "ناشناس"، مستند پر از تکه های تند و تیز برنامه فرخزاد در آلبرت هال بود. شما احتمالا دقیق نگاه نکرده اید. قطعا انتظار ندارید که برنامه آلبرت هال، کُمپلت، وسط مستند کپی پِیست میشد! :)