میز کار |
پنجمین سالگرد شکل گیری رادیو زمانه است. رسانهای که چندی پیش از شکلگیری رسمی آن، با آن همکار بودم.
از رادیو زمانه و فعالیتهای آن، بسیاری گفته و نوشتهاند. برخی مغرضانه، برخی منفعتطلبانه و برخی واقعبین و منصفانه. امسال هم بسیاری از فعالان و وبلاگنویسان درباره آن نوشتهاند و چه بسا بهتر که این کار همواره به خود آنها سپرده شود.
ولی آنچه من اکنون به عنوان باسابقهترین عضو این رسانه میتوانم بگویم این است که انگشتانم برای نوشتن همین چند سطر، از خستگی و استرس ِ کار میلرزد و از سویی، تصور میکنم من در این چند سال و به ویژه دو سه سال اخیر، همواره مست از آزادی بی حد و حصری بوده ام که در گسترهء کاری ام داشتهام.
فکر میکنم تنها افرادی که این حرف مرا با تمام وجودشان درک میکنند همکاران نازنینیم هستند که یا در ایران گرفتارند و یا در این سالیان از ایران گریخته اند تا از حداقلهای کاری برخوردار باشند.
ثانیههای عمر من در اینجا ، در سرزمینی که از کودکی برایم یادآور آسمانی زیبا و مزارع پر از گل بوده، در لحظاتی میگذرد که در ایران گذشته. هر آنچه در سرزمین تازه یاد میگیرم را در آرزوهایم برای ایران به کار میبندم: نظم، آزادی، آرامش، امنیت، اعتبار جهانی... آرزوهایی که با گذشت زمان برایم به رویایی دست نیافتنی بدل می شوند.
شاید علیرغم همه دشواریها، خستگیها، دلتنگیها و تلخیهای کار، من در این پنج سال و اندی، در این سرزمین، زندگی عاشقانهای داشتهام. در کار به هر آنچه صلاح دیدم پرداختم؛ و برای زندگی، در آزادترین کشور جهان، اوقاتم را گذراندم. همه اینها مرا به عزم برای سهیم کردن عزیزانم در ایران با آنچه در دسترس دارم راسخ تر میکند.
پاینده ایران.
۴ نظر:
زنده باشی پژمان جان. به تو قول میدهم که آرزویت را در آینده ای نه چندان دور در ایران عزیزمان به چشم خواهیم دید. به این شک نکن و در راهی که در پیش گرفته ای استوار باش مثل همیشه. ما همه در کنار هم برای رسیدن به ایرانی آزاد زندگی می کنیم و نفس میکشیم. هیچ چیز دلچسبتر از هدفی به این مقدسی و هیچ چیز مقدس تر از آزادی نیست.
پژی جان خسته نباشی . آرزو بر جوانان عیب نیست:) ولی خوشم میاد که تو هم خوب پوست کلفتی مثل خودم و از رو هم نمی ری. پژی جان آرزوهات آرزوی من هم هست به امید پیروزی و آزادی
پژمان جان
من هم علقه ی ویژه ای با "زمانه" دارم؛ جایی که در غمار عشق، هم باختم و هم بردم.
رسم حق شناسی است که در سالروز تولد این پنج ساله، تا هرچه پیر شود حتی، یاد والدینش گرامی داشته شود؛ مهدی جامی و بقیه. و باقی سردبیران و مدیران و گزارشگرانش تا کنون.
دستمریزاد
پاینده آزادی و زمانه
ماهمنیر رحیمی ؛ همکار پیشین زمانه
پژمان گران مایه. امید است هرگز خسته نشوی... باور کن با یک گل هم بهار میشود، هر درختی با یک نهال ، و هر جنگلی با یک درخت شروع میشود. برایت همیشه بهروزی و پیروزی ارزومندم.مازیار
ارسال یک نظر