وبلاگ شخصی پژمان اکبرزاده
Pejman Akbarzadeh Personal blog in Persian
فیس‌بوک / Facebook - تویتر / Twitter - تارنما / Website


۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۶, یکشنبه

فریادهای «مرگ بر دیکتاتور» در نمایش هوشنگ توزیع و شهره آغداشلو

شب گذشته برای من فرصت نادر تماشای «یک ایرانی در بهشت» به وجود آمد. نمایشنامه‌ای که هوشنگ توزیع نوشته و با اجرای خود او و شهره آغداشلو در حال اجرا در شهرهای اروپا و آمریکاست.

نخستین بار بود که اثری نوشته توزیع را می‌دیدم و همچنین نخستین‌بار که اجرای تئاتری شهره را تماشا کردم. هنرمندی که همیشه از بازی‌هایش لذت برده‌ام. از حرکات، صدا و البته نه از صحبت‌های رسانه‌ای نئوکان پسند اَش!



«یک ایرانی در بهشت» کار دوست داشتنی‌ای به نظرم آمد؛ هرچند برخی جاها به نظرم به کلاس درس شبیه می‌شد و شاید تلاش برای چسباندن داستان به مسایل روز ایران و گاهی هم شعار... ولی به ویژه از نیمه اول نمایش لذت بردم. پانصد - ششصد نفری هم که به تئاتر سخیدام آمده بودند هم ظاهرا بیشترشان راضی بودند.

حضور چنین جمعیتی برای یک برنامه هنری در هلند بسیار کم سابقه است. حتا در برنامه‌های شجریان که در تئاتر چهارصد نفری تروپن برگزار می‌شود همیشه چند صندلی خالی دیده می‌شود. آخرین کنسرت موسیقی پاپ در هلند را هم که رفتم برنامه‌ی دو سال پیش ستار و شکیلا در پاوِرزون ِ آمستردام بود که حدود دویست و پنجاه نفر آمده بودند. جمعیتی مشابه هم چند ماه پیش به کنسرت نوروزی سیما بینا آمده بودند. چه میشه کرد؟! مردم دوست دارند بخندند!

پایان ِ سیاسی نمایش «یک ایرانی در بهشت» ایرانیان حاضر را بسیار هیجان‌زده کرد و برنامه با فریادهای «مرگ بر دیکتاتور» و بعضاً «مرگ بر خامنه‌ای» گروهی از جمعیت پایان یافت.

تئاتر سخیدام، بعد از ظهر همان روز، میزبان ایرانیان اندکی برای نمایش فیلم «سنگساز ثریا میم» هم بود. فیلم حرص‌دهنده‌ی سیروس نورسته که شهره آغداشلو، پرویز صیاد و ... هم در آن نقش‌آفرینی می‌کنند. فیلمی که تصویری دیو گونه و بسیار خشن از تمام مردان ایرانی به نمایش می‌گذارد که جز آزار زنان کاری از دستشان برنمی‌آید.

در آن سوی جبهه هم زنانی که اغلب فرشته‌اند و تنها، قربانی توحش مردان ایرانی‌اند. منکر زحمات برای ساخت فیلم نمی‌توان شد اما هر اندیشه‌ای پشت آن بوده، به نظر من، سخت به مذاق دست راستی‌های واشینگتن خوش می‌آید؛ همچنین شاید موثر برای هنرمندانی که بخواهند از آن بابت، پله‌های ترقی در هالیوود را سریع‌تر طی کنند.

سنگسار وحشتناک است. حیوانی است. حتا تماشای نسخه ساختگی آن در فیلم بسیار دشوار است. اما این فیلم تا چه حد برای محو آن موثر است؟ ما به «سنگسار ثریا میم» نیاز داریم تا از آن آگاه شویم؟ دیدن پسرهای ده - دوازده ساله‌ی او که از پرتاب سنگ به مادر ابایی ندارند؟! آن هم در کشوری مانند ایران و آن رابطه مادران و پسران؟... خانه‌ای روستای در ایران که هیچ شباهتی به خانه‌های روستایی ایران ندارد و شمشیری عربی هم به دیوار آن آویخته شده؟! پیرزنی که در چنین روستایی به زبان انگلیسی سخن می‌گوید؟! یا مردی که در زنا نقش داشته و آزادانه در دهکده قدم می‌زند؟!... من فکر می‌کنم سیروس نورسته شدیدا" به خاکی زده است و در ساخت این فیلم شدیداَ هالیوودی شده است.
به هر رو بازی مسلط توزیع و آغداشلو در نمایش «یک ایرانی در بهشت» خاطره ناخوشایند تماشای «سنگسار ثریا م.» را تا حدی زدود. نمایشی که در بین آن، جوانی ایرانی که در هلند بزرگ شده و بسیاری دیگر از جوان‌تر ها بزرگترها را هم  وادار به ترک سالن است.


هیچ نظری موجود نیست: